نقد و بررسی «Lies Beneath» – تیراندازی کابوس وار با سبک کمیک بوک

توسعه‌دهنده: Drifter Entertainment ناشر: Oculus Studios موجود در: Oculus Quest (Rift به زودی) مرور در: Quest تاریخ انتشار: 31 مارس 2020 قیمت: 30 دلار

ماشین از کنار جاده خارج شده است. پدرت ناپدید شده است و رد خونی که به غار منتهی می شود به تو اشاره می کند که وارد آن شوی. یک چهره سایه دار در حال تماشا است، و آن زمانی است که وقفه در واقعیت آغاز می شود – و شما مطمئن نیستید که به کجا ختم می شود.

شما تنها با این توصیف می توانید تصور کنید که بازی Lies Beneath یک کار بسیار دلهره آور بود. در ابتدا، بازی با پیشنهاد دادن به کاربران هدفون برای غوطه وری کامل صدا، صحنه را تنظیم می کند. اگر بخواهید هرکس دیگری را در خانه که بیکار در حال برخورد است را ببندید، ایده بدی نیست، زیرا پس از مدتی شروع به تنظیم سیگنال های صوتی جهت دار برای نشانه هایی از مرگ قریب الوقوع خود از موجودات غمگین بازی خواهید کرد.

در حالی که دور نگه داشتن آن حرکات تصادفی بیرونی می‌تواند برای حفظ سلامت عقل شما مهم باشد، من همچنان از صدای پیش‌فرض Quest استفاده می‌کنم، زیرا به‌طور غریزی می‌خواستم ظاهری جدا از ترکیب و حالات سخت بازی داشته باشم، که شبیه به قسمت‌های مساوی Tales of the Crypt بود. ، کشتار با اره برقی تگزاس، و شهر گناه.

اول، Lies Beneath یک بازی Quest است که بالاتر از کلاس وزنی خود قرار دارد. این به طرز هوشمندانه‌ای ریشه‌های متحرک خود را با طراحی دستی و سایه‌دار سلولی پنهان می‌کند که در محیط‌های بسیار تاریک و فوق‌العاده کلاستروفوبیک بازی می‌کند. در نتیجه، بارگذاری نواحی جدید نامرئی و آنی است، دشمنان همیشه در هر گوشه ای در کمین هستند، و در نتیجه شما با وقفه بسیار کمی در قدم زدن باقی خواهید ماند. فشار روی بازیکن برای حرکت رو به جلو تقریبا ثابت است، که تا حدی دستکش منحصر به فرد بازی را توجیه می کند. اکتشاف کمی در خارج از مسیر اصلی وجود دارد، اما ممکن است به راحتی فریب بخورید و در غیر این صورت فکر کنید که سطوح بازی چقدر طولانی و واقعی است. مجموعه ای از جعبه های تامین مهمات، سلاح، مواد غذایی برای سلامت موبایل، و آتشی که هر زخمی که ممکن است داشته باشید را درمان می کند. خارج از این توقف‌های دوره‌ای، نقاط ذخیره‌ای نیز وجود دارد که به شکل فانوس‌های روشن در طول بازی پراکنده شده‌اند.

این توقف‌ها حس «بازی» بسیار بیشتری نسبت به آنچه که من ترجیح می‌دهم به شما می‌دهد، زیرا شما اساساً از تمام کیت خود تغذیه می‌کنید. نیاز دارید (یا به طور تصادفی در طول راه سقوط می کنید) در لحظات دردناک آشکار و در همان قالب قابل پیش بینی. در حین برخورد با آیتم‌های یافت شده، بخش‌های کوچکی از کاوش وجود دارد که به شما امکان می‌دهد غارت بیشتری را در ایستگاه استراحت خود پیدا کنید، اما همانطور که گفتم، اساساً از طریق یک مسیر بسیار خطی هدایت می‌شوید. ، در طول مسیر انواع مختلفی از سلاح ها را پیدا خواهید کرد، از جمله چیزهایی مانند تپانچه، تفنگ ساچمه ای، و سلاح های تیغه ای مانند تبر، چاقوهای قصابی و قمه. فکر می‌کنم تیراندازی هدفمند برای کشتن‌های میان برد تا کوتاه است. هیچ مناظر آهنی وجود ندارد، و عقب‌نشینی مجازی باعث می‌شود که تیراندازی در فاصله‌های طولانی‌تر کمی غیرقابل پیش‌بینی باشد، که در هر زمان، بیشتر اکشن را در چند متر دورتر قرار می‌دهد. مهمات در تمام سه تنظیمات دشواری بسیار نادر است، اما در ساده‌ترین آنها، مهارت‌های تیراندازی شما را به ویژه مرتبط می‌کند، زیرا به طور پیش‌فرض برای نگه‌داشتن افراد بد در طول بازوها اهمیت دارد. جایگزینی برای تیراندازی، زیرا نمی‌توانید حملات دریافتی را به‌طور قابل ملاحظه‌ای مسدود کنید یا طفره بزنید، و این باعث می‌شود که دیوانه‌وار بچرخید و به بهترین‌ها امیدوار باشید. در همه این موارد، فندک شما نور کم‌رنگی را به شما ارائه می‌دهد و همچنین به شما اشاره‌ای ثابت می‌کند که کجاست. شما باید به سمت بعدی بروید، زیرا شعله در جهت هدف بعدی شما موج می زند. نه تنها این، بلکه یک شبکه ساده برای تپانچه های شما تزریق می کند، و همچنین نقاط ضعف دشمن را برای اعزام های یک شلیک نشان می دهد. مشبک کمک می کند برخی از مشکلات تیراندازی من را بپوشانم، اما من ترجیح می دهم شخصاً مناظر کاربردی داشته باشم.

 

این، همانطور که تصور می کنید، استفاده از همه این موارد باعث می شود شما را روی انگشتان خود نگه دارید، زیرا باید به سرعت بین تیغه ها جابجا شوید. اسلحه، تپانچه، غذا و سلاح های دو دستی مانند تفنگ ساچمه ای. سیستم موجودی حداقل است و شما را به غلاف ها می برد. دو نقطه روی باسن، دو نقطه روی شانه‌ها و یک نقطه روی سینه که برای فندک در نظر گرفته شده است. در صورت استراحت دادن به بازوها، نشسته بازی کردن می‌تواند باعث درد شود، بنابراین باید یا ایستاده یا روی یک سطح صاف مانند کاناپه بازی کنید تا بتوانید به راحتی به وسایل غلاف و غلاف درآورید.

یکی از مشکلات بزرگ‌تر من با Lies Beneath انواع مختلفی از دشمنان است. حتی با وجود داشتن ده ها یا چند مدل کاراکتر متفاوت، از نظر عملکردی پایین است. 20 سطح بازی مملو از بدجنس‌های جالب به نظر می‌رسد، اگرچه آنها عملاً انواعی از اسفنج‌های گلوله ضعیف یا قوی هستند با چند نقطه ضعیف که برای اندازه‌گیری خوب پاشیده شده‌اند، که در چند نبرد به سبک موجی که آنها را واقعی هستند نشان می‌دهد. رنگ ها با این حال، برای از بین بردن لحظاتی که رضایت ناگزیر به وجود می‌آید، مبارزات رئیسی وجود دارد، و خوشبختانه اکثر باس‌ها احساس می‌کردند که با انتظارات بازیکن طراحی شده‌اند که از مهارت‌هایی که قبلاً آموخته‌اند، طراحی شده‌اند. مخصوصاً یکی بود که یک توپ منحنی کامل را پرتاب کرد که چرخش جالبی از وقایع بود.

در شش ساعت و نیمی که طول کشید تا کار را تمام کنم، هرگز با چیزی که من آن را پازل می نامم برخورد نکردم. مطمئناً موانعی وجود دارد، اما چیزی که نیاز به دستورالعملی نداشته باشد که من فقط چند دقیقه قبل یاد گرفته بودم. این واقعاً من را آزار نمی‌دهد، اگرچه فکر می‌کنم «دروغ‌های زیر» می‌توانست راه بیشتری را طی کند و چند بازی فکری جالب را در میان زوزه‌های بی‌پایان و دندان قروچه‌ها درج کند.

جایی که نبرد واقعاً تحت تأثیر قرار نمی‌گیرد، فضا نیاز دارد. مهار مانند این است که وارد یک رمان گرافیکی شوید، مملو از حباب های متن کتاب های مصور که بازی را در نقاط کلیدی پر کرده اند تا سهم اصلی داستان را بیان کنند. پالت رنگی کسل کننده و غیرقابل بخشش من را به یاد شهر گناه انداخت، البته بدون وجود رنگ های لحظه ای خالص در میان رنگ های خاکستری، سیاه، قهوه ای، آبی کم رنگ و قرمز کثیف بازی. برخی ممکن است آن را به تکراری بودن و شاید بیش از حد تیره بودن متهم کنند، اما در عین حال سبک هنری کار تحسین برانگیزی را انجام می دهد و امید به مهلت را خفه می کند. پردازش دشوار است کلمه حباب‌ها هنری‌تر به نظر می‌رسند، و لزوماً چیزی نیست که بازیکن واقعاً پس از تعقیب آنها در پیچ و خم توسط یک دیو تابنده قمه نیاز داشته باشد. من شخصاً دوست داشتم که صداگذاری در اینجا روایت را در نقاط کلیدی هنگام خواندن چیزی که اساساً یک تابلوی علامت شناور است، تقویت کند، هرچند برای هر یک از آنها. اگرچه عمیق‌ترین یا جذاب‌ترین داستان نیست، اما به‌طور غیرقابل انکاری شیک است. درحال ورود به حیوانات خانگی: چنگ زدن به زور تنها راه تعامل با اشیاء است، که در مواقعی که می‌خواهید مجله‌ای در نزدیکی آن را بگیرید می‌تواند کمی آزاردهنده باشد. جعبه مهمات چی داری این یک مسئله بسیار جزئی در طرح کلان چیزها است، اما من کاملاً معتقدم که اگر دستتان بتواند چیزی را "لمس" کند، باید بتوانید آن را بگیرید. برای این منظور، بارگذاری مجدد تقریباً یک درد ثابت است. تمام شدن گلوله ها، ماگ شما را به طور خودکار خارج می کند و آن را با یک گلوله جدید جایگزین می کند. بستن هفت تیر یا فرو کردن ماگ در تپانچه می تواند با یک دست انجام شود، اما این کار فوق العاده شهودی نیست زیرا اتاق ماگ و هفت تیر هر دو مبتنی بر فیزیک نیستند. اغلب اوقات مجبور می‌شوید یک وسیله را در دست غیرمسلط خود ببندید تا دوباره یک اسلحه را در دست دیگرتان پر کنید، که در گرماگرم نبرد ممکن است شما را در اطراف بپرانید و فحش بدهید. سلاح های غوغا هیچ مقدار شلیک با یک تفنگ ساچمه ای خالی یا مشت های برهنه هیچ آسیبی نمی رساند، اگرچه می توانید از نظر فنی اشیاء ورودی را که از افراد بد پرتاب می شوند مسدود کنید. حرکت رایگان و چرخش سریع. همه چیز آنقدر پیچ و تاب خورده است که من متوجه شدم که با عجله از کنار اشیاء میدان نزدیک می گذرم، می ایستم، می چرخم و اساساً در این فرآیند احساس ناراحتی می کنم. برای غلبه بر میل اولیه برای رسیدن به نقطه ذخیره بعدی در سریع ترین زمان ممکن. من از تله‌پورت کردن متنفر نیستم، اما جابه‌جایی رایگان بسیار آسان‌تر و همه‌جانبه است، بنابراین تمایل داشتم به سبک حرکتی ترجیحی‌ام پایبند باشم و فقط بازی را در قسمت‌های کوچک‌تر انجام دهم.

اگر طرفدار چرخش نرم هستید، Lies Beneath شما را دارد. البته باید توجه داشته باشید که به نظر می‌رسد تنها تعداد کمی از بازیکنان تحت تأثیر چیزی قرار نگرفته‌اند که اساساً یکی از راحت‌ترین گزینه‌های حرکتی است.

اشتراک پست
شما باید وارد شوید برای ارسال نظر
بالا