عجیب است، هیچ یک از این موارد استفاده واقعاً سخت افزاری را که Quest Pro روی میز آورده است، نمی طلبد. در حالی که برخی از برنامهها با کارهایی که Quest Pro بهطور منحصربهفرد انجام میدهد بهبود مییابند (ردیابی بهتر عبور و بیان)، من هنوز برنامهای را ندیدهام که واقعاً از آنها به روشی ضروری استفاده میکند و باعث میشود بیشتر هدست احساس سختافزار جدیدی را پیدا کند. مشکل قابل حل به جای پاسخ به یک نیاز حیاتی. نکته این است که اگر به Quest 2 به عنوان یک کنسول بازی VR نگاه کنید، این یک محصول بسیار جذاب است زیرا یک کار را کاملاً خوب انجام می دهد: بازی های VR را انجام می دهد. و هنگامی که از آن برای بازی کردن استفاده میکنید، بسیاری از مشکلات جدی استفاده از هدست پنهان میشوند، زیرا معمولاً در یک برنامه واحد راهاندازی میکنید و سپس تقریباً کل جلسه خود را در داخل آن میگذرانید. از سوی دیگر، بهرهوری به طور کلی به معنای پرش بین تعداد زیادی برنامه و گردش کار مختلف است... چیزی که Quest 2 (و Quest Pro، با رابط یکسانش) واقعاً در آن بد است.
مشکلات آنجا از یک سطح اساسی با رابط Quest شروع می شود. اگرچه بهعنوان یک منوی صرف شروع شد، اما با گذشت زمان، Meta سعی کرد آن را به نوعی رابط سیستم عامل تبدیل کند. نتیجه؟ یک کابوس واقعاً بیمعنا از مشکلات کاربردپذیری.
و احساس بهرهوری از بین نمیرود فقط به این دلیل که رابط سیستم مشکلساز است و پرش بین برنامهها کند است، بلکه به این دلیل که کل معماری پلتفرم هر برنامه را به عنوان تجربهای بیحساب خود در نظر میگیرد. . بنابراین، پریدن از یک برنامه به برنامه دیگر برای انجام کارها به معنای مواجهه با انبوهی از رابط های مختلف، آواتارهای مختلف، سیستم های مختلف دوستان/دعوت کردن، قابلیت های مختلف و غیره است. برنامه واحدی که هم به عنوان دفتر شخصی شما (از طریق کار از راه دور روی رایانه شخصی یا مک شما) و هم به عنوان مکانی که در آن به طور همهجانبه با همکاران ملاقات می کنید، عمل می کند. از نظر تئوری، عالی به نظر می رسد، اما چند مشکل کلیدی وجود دارد. برای یکی، Workrooms حتی از قبل نصب نشده است. شما به راحتی می توانید به یک Quest Pro دست پیدا کنید و به معنای واقعی کلمه هرگز نمی دانید که آنچه ظاهراً قرار است عملکرد اصلی باشد (کامپیوتر از راه دور و جلسات همه جانبه) در واقع در برنامه ای پنهان شده است که باید آن را پیدا کرده و از فروشگاه دانلود کنید.
و چه چیزی بیشتر... اتاقهای کار به راحتی به راحتی استفاده نمیشوند تا مردم واقعاً استفاده از آن را به گزینههای دیگری که شامل قرار گرفتن در هدست نیستند ترجیح دهند. تقریباً مانند رابط سیستم Quest، Workrooms بسیار ناهموار است و واقعاً کاملاً غیر شهودی است.
من بیش از یک دهه است که به طور حرفه ای در فضای VR کار می کنم، و در حالی که می توانم آن را بفهمم، فقط می توانم تصور کنم کارمند (با حداقل یا بدون تجربه واقعیت مجازی) یک هدست Quest Pro دریافت میکند و سعی میکند نحوه استفاده از اتاقهای کاری را بیابد.
من قبلاً میشنوم که فرد پشتیبانی ضعیف در طرف دیگر تماس کمک میکند:
آیا روی دکمه کلیک کردید. دکمه روی نوار پایین؟ نه، نوار پایین دیگر. شما باید اولین نوار پایین را با دکمه سمت راست کنترلر خود ببندید. از کنترلرها استفاده نمی کنید؟ خوب انگشتانتان را به هم بچسبانید، سپس انگشتانتان را روی لوگوی Oculus به سمت پایین حرکت دهید - منظورم لوگوی Quest است - در حالی که هنوز در حال نیشگون گرفتن هستید، سپس آن را رها کنید. نوار اول بسته شد؟ خوب، اکنون در نوار دیگری که در مقابل خود می بینید، روی دکمه با نماد رایانه کلیک کنید. شما نمی توانید اشاره گر خود را ببینید؟ سعی کنید دستان خود را به صفحه نمایش کوچک آنجا نزدیک کنید. نه خیلی نزدیک نیست، شما نمی توانید فقط با انگشت خود روی دکمه ضربه بزنید، برای انتخاب باید فشار دهید. خوب حالا روی آیکون کامپیوتر کلیک کنید. آیا چیزی در لیست می بینید؟ نه؟ خوب مطمئن شوید که نرم افزار راه دور را روی رایانه خود راه اندازی کرده اید. بله، هدست خود را بردارید و به وب سایت بروید و آن را دانلود و نصب کنید. سپس هدست خود را دوباره روی آن قرار دهید و دوباره روی آن نماد رایانه کلیک کنید. این اجرا برای هر "حرفه ای" که انتظار دارد از دستگاه برای کار بهره وری عمومی استفاده کند، به طور جدی وجود ندارد. موارد استفاده مورد نظر به اندازه کافی توسط برنامهها و قابلیتهای شخص اول با کیفیت بالا پشتیبانی نمیشوند.
فقدان ویژگیهای بهرهوری شخص اول با کیفیت بالا، هدست را کاملاً به اشخاص ثالث وابسته میکند... چیزی که متا به نظر میرسد. به طور جدی برای آن دعا کنید.
برای این منظور، مکانی که Quest Pro می تواند واقعاً مفید باشد این است که یک برنامه شخص ثالث وجود داشته باشد که مستقیماً به جریان کاری شما کمک کند. و شاید وجود داشته باشد... شاید شما طراحی سه بعدی انجام می دهید و واقعاً از استفاده از برنامه ای مانند Gravity Sketch برای طوفان فکری و ترسیم مدل ها و ایده ها سود می برید. شاید شما یک معمار باشید و واقعاً از استفاده از برنامهای مانند Resolve برای تجسم مدلهای سه بعدی بزرگ برای پروژههای ساختوساز سود میبرید.
اما این مهم است… Quest 2 میتواند آن برنامهها را به خوبی Quest Pro اجرا کند. بنابراین، Quest Pro چه چیزی را به روی میز می آورد؟
در مورد قابلیت های جدید هدست چطور؟ AR با کیفیت بهتر و ردیابی بیان خوب است ... اما امروزه متا یک برنامه کشنده خارج از جعبه برای آنها ندارد - چه شخص اول و چه شخص ثالث. پس چرا فقط یک Quest 2 دریافت نکنید؟
در وضعیت فعلی آن، استفاده از Quest Pro برای چیزهایی که متا بازاریابی است، کمی شبیه تلاش برای استفاده از Xbox خود به عنوان یک رایانه شخصی بهره وری است. مانند… بله، شما در واقع می توانید وب را در ایکس باکس مرور کنید، اما ایکس باکس در انجام بازی ها بسیار بهتر از مرور وب است. و در حال حاضر Quest Pro در انجام بازیها از هر چیز دیگری بهتر است.
شاید بازاریترین ویژگی Quest Pro - واقعیت ترکیبی - هنوز بسیار پخته نشده باشد. می توانید به صورت دستی اتاق خود را ترسیم کنید تا هدست از آنچه در اطراف شما است آگاه شود و به برخی از برنامه ها اجازه دهید با سطوح (به طور انحصاری مستطیل شکل) که در مورد آنها گفته اید تعامل داشته باشند. اما این یک فرآیند خسته کننده است که در حال حاضر حداقل مزایایی را به همراه دارد. و مانند بسیاری دیگر از قابلیتهای Quest در سطح سیستم، مشکلات کاربردی زیادی دارد. وقتی سعی میکنید خطوط کلی را ترسیم کنید، چیزهایی واضح هستند، مانند پنجره دستورالعمل که دید شما را مسدود میکند.
اما فرض کنید برایتان مهم نیست که هدست از شکل اتاق اطرافتان آگاه باشد. Passthrough هنوز هم می تواند یک مزیت بزرگ دیگر داشته باشد: به شما این امکان را می دهد که به راحتی با دنیای بیرون تعامل داشته باشید بدون اینکه هدست خود را بردارید. مواردی مانند چک کردن تلفن یا خواندن از روی یک برگه کاغذ، نوعی کاربرد عملی است که میخواهید برای آن استفاده کنید، اما Quest Pro با وضوح کافی و تخمین عمق نسبتاً ناهموار برای اجسام میدان نزدیک کوتاه میآید.
حتی برای اینکه فقط میخواهید با روشن کردن پسزمینه عبور در حین کار، احساس غوطهور نشدن کامل داشته باشید، هنوز کاملاً وجود ندارد. پس از استفاده از Quest Pro به عنوان یک ایستگاه کاری مبتنی بر مرورگر با صفحه کلید و ماوس برای حداقل یک ساعت، کمی سرگیجه گرفتم و تصمیم گرفتم که passthrough را خاموش کنم. خب، چند دلیل وجود دارد که ممکن است امروز Quest Pro را بخواهید. فرم فاکتور کمی زیباتر است، اگرچه من آنقدر که به وضوح راحتتر میگویم آن را پیش نمیبرم (مگر اینکه با بند نرم وحشتناکی که همراه با Quest 2 از جعبه ارائه میشود اندازهگیری کنید). مزیت وضوح، به لطف لنزهای جدید، قطعاً یک پیشرفت قابل توجه است، اما در نهایت شما همان تعداد پیکسل را می بینید ... اما واضح تر. کنترلکنندههای Touch Pro احتمالا واضحترین برد از هدست هستند... اما با Quest 2 نیز سازگار هستند.
آیا هیچ کدام از اینها پرداخت 1100 دلار بیشتر از Quest 2 را توجیه میکند؟ به نظر من نمیاد