در دنیای امروز که فناوری با سرعتی باورنکردنی پیش میرود، رویای حضور همزمان در دو مکان دیگر یک خیال نیست، بلکه در آستانه تبدیل شدن به واقعیتی ملموس قرار گرفته است. سیستمهای تلپرسنس (حضور از راه دور) در طول دهههای گذشته راه درازی را پیمودهاند، از روباتهای ساده چرخدار با یک صفحه نمایش گرفته تا سیستمهای پیچیدهتر که سعی در انتقال حس واقعی حضور دارند. اما اکنون، با ادغام واقعیت مجازی (VR) و رباتیک پیشرفته، قدمی بلند و انقلابی برداشته شده است. روباتهای کمکی نئو (Helper Robot Neo) نمادی از این جهش هستند؛ سیستمی که به اپراتورها این امکان را میدهد تا با پوشیدن یک هدست واقعیت مجازی و استفاده از کنترلکنندههای دستی، نه تنها یک روبات را از راه دور هدایت کنند، بلکه حس کنند که عملاً در جسم آن روبات قرار گرفتهاند و با محیط تعامل فعال داشته باشند.
پروژه "روبات کمکی نئو" که با هدایت مایکل فیدمن، مدیر عامل شرکت فیدمن روباتیکس، و در همکاری با دانشگاه ییل شکل گرفته، به دنبال حل یکی از بزرگترین چالشهای تلپرسنس است: ترکیب قابلیتهای حرکتی یک روبات متحرک با دقت و ظرافت یک بازوی روباتیک. این سیستم شامل یک پلتفرم روباتیک چهارپا و چابک است که یادآور روباتهای معروفی مانند اسپات (Spot) از شرکت بوستون داینامیکس است، اما با رویکردی متفاوت و کاربرپسندتر طراحی شده است. تفاوت اصلی در این است که نئو نه تنها یک بازوی روباتیک پیشرفته و بسیار توانمند از شرکت شونک (Schunk) را حمل میکند، بلکه اپراتور از طریق هدست واقعیت مجازی (مانند Meta Quest 2 یا Quest Pro) و کنترلکنندههای دستی خود، تمامی حرکات بازو و چنگال روبات را با دقت بالا کنترل میکند. این تجربه از دید اول شخص، حسی بیسابقه از "تجسم" را فراهم میآورد.
قلب تپنده این سیستم، رابط کاربری واقعیت مجازی و بازوی روباتیک پیشرفته آن است. اپراتور نه تنها میتواند روبات را در محیط حرکت دهد، بلکه قادر است با ظرافت و دقت بینظیری، اشیاء را بردارد، بچرخاند، دکمهها را فشار دهد، یا حتی ابزارهای پیچیده را به کار گیرد. تنوع در چنگالها و گیرندههایی که میتوانند به بازوی روباتیک متصل شوند، از چنگالهای استاندارد صنعتی گرفته تا دستهای روباتیک شبهانسانی، گستره کاربرد این سیستم را به شکل چشمگیری افزایش میدهد. بازوی شونک میتواند اشیایی تا وزن یک کیلوگرم را با دقت بالا جابجا کند، که برای بسیاری از وظایف صنعتی، بازرسی، و حتی امدادرسانی کافی است. علاوه بر این، وجود یک صفحه نمایش روی سر روبات و میکروفونها و بلندگوها، امکان ارتباط دوطرفه تصویری و صوتی را با افراد حاضر در محیط فراهم میکند و حس حضور را برای هر دو طرف تعاملکننده ارتقاء میبخشد.
کاربردهای بالقوه "روبات کمکی نئو" بسیار گسترده و دگرگونکننده هستند. در محیطهای خطرناک مانند نیروگاههای هستهای، تأسیسات شیمیایی، یا مناطق فاجعهزده که حضور انسان ممکن نیست یا با خطرات جدی همراه است، این روبات میتواند جان انسانها را نجات داده و عملیات بازرسی، تعمیر و نگهداری، یا امداد را با دقت و سرعت انجام دهد. در صنایع، برای بازرسی تجهیزات پیچیده، انجام کالیبراسیون دقیق، یا حتی مونتاژ قطعات ظریف، نئو میتواند کارایی را به طرز چشمگیری افزایش دهد. تصور کنید یک مهندس متخصص که در هزاران کیلومتر دورتر قرار دارد، بتواند یک ماشین پیچیده را از راه دور تعمیر یا عیبیابی کند، یا یک جراح بتواند مشاوره دقیق و حتی همکاری در عملیات پزشکی از راه دور ارائه دهد. این سیستم، مرزهای جغرافیایی و فیزیکی را برای انتقال تخصص و مهارت عملاً از بین میبرد.
فراتر از کاربردهای صنعتی و خطرناک، این فناوری پتانسیل عظیمی برای دگرگونسازی تعاملات اجتماعی و انسانی دارد. در آینده، "نئو" میتواند به افراد کمک کند تا با عزیزان خود که از راه دور زندگی میکنند ارتباط عمیقتری برقرار کنند، یا برای افراد مسن یا با ناتوانیهای جسمی، امکان مشارکت فعالتر در جامعه را فراهم آورد. یک معلم میتواند از طریق روبات در یک کلاس درس در قارهای دیگر حضور یابد، یا یک کارمند میتواند از خانه خود، در دفتر کارش "حاضر" باشد و به کارهای فیزیکی بپردازد. این فناوری نه تنها باعث افزایش ایمنی و کارایی میشود، بلکه میتواند شکافهای جغرافیایی و فیزیکی را پر کند و به افراد امکان دهد تا زندگی پربارتر و مرتبطتری داشته باشند. با این حال، مطرح شدن سوالاتی اخلاقی و اجتماعی در مورد حفظ حریم خصوصی، امنیت دادهها و تأثیر این فناوری بر مشاغل نیز اجتنابناپذیر است.
با وجود پیشرفتهای چشمگیر، مسیر توسعه "نئو" و سیستمهای مشابه همچنان با چالشهایی همراه است. مسائلی مانند تأخیر (latency) در انتقال دادهها، نیاز به پهنای باند بالا، هزینه بالای تولید و نگهداری، و پیچیدگیهای مرتبط با آموزش اپراتورها، از جمله موانع اصلی برای پذیرش گسترده این فناوری هستند. حس لامسه (haptic feedback) که در حال حاضر در مراحل ابتدایی خود قرار دارد، نیاز به توسعه بیشتری دارد تا اپراتور بتواند با دقت بیشتری نیروی لازم برای گرفتن اشیاء را حس کند و تعامل فیزیکی را واقعیتر سازد. علاوه بر این، رابطهای کاربری باید حتی بیشتر شهودی و طبیعی شوند، شاید با استفاده از هوش مصنوعی برای کمک به اپراتور در انجام وظایف پیچیده یا ارائه پیشنهادهای هوشمندانه.
آینده این روباتها و تلپرسنس واقعیت مجازی، روشن و پر از پتانسیل است. ما شاهد ادغام عمیقتر هوش مصنوعی خواهیم بود که به روباتها اجازه میدهد وظایف خودکار بیشتری را انجام دهند و نیاز به مداخله کامل انسانی را کاهش دهند، در حالی که همچنان اپراتور میتواند در مواقع لزوم کنترل را به دست گیرد. بهبود در فناوریهای حسی، مانند بینایی کامپیوتری پیشرفتهتر، حسگرهای لمسی دقیقتر و حتی حسگرهای بو، تجربه حضور از راه دور را به سطح جدیدی ارتقاء خواهد داد. با کاهش هزینهها و افزایش دسترسی، این روباتها میتوانند به بخشی جداییناپذیر از زندگی روزمره، از محیطهای صنعتی گرفته تا خانهها، تبدیل شوند و شیوه تعامل ما با جهان اطراف را برای همیشه دگرگون کنند.
در نهایت، روباتهای کمکی نئو نشاندهنده یک جهش بزرگ در دنیای روباتیک و واقعیت مجازی هستند. این سیستم نه تنها ابزاری برای انجام کارهای فیزیکی از راه دور است، بلکه پلی برای اتصال ذهن انسان به یک پیکره ماشینی در هر نقطهای از جهان است. این فناوری ما را به سوی آیندهای هدایت میکند که در آن حضور فیزیکی تنها یکی از ابعاد حضور است، و امکانات بیشماری را برای اکتشاف، همکاری، و برقراری ارتباط در دنیایی بههمپیوسته فراهم میآورد. با هر پیشرفت جدید، ما به آن رویای دیرینه حضور همزمان در دو مکان، یک گام نزدیکتر میشویم و مرزهای آنچه ممکن است را بازتعریف میکنیم.