با بستن بند Oculus Quest، متوجه شدم که به یک جفت شخصیت قد دو اینچی نگاه می کنم، یک دختر (که به سادگی "دختر" نامیده می شود) و یک شوالیه کوچک به شکل کارت بازی، به اصطلاح 4½ of Spades.
چنگ زدن به ریشه بزرگی که در زیر صحنه معلق است، دیورامای جنگل تاریک را به خودم نزدیکتر میکنم و ناخودآگاه انگشتانم را از رودخانه عبور میدهم و با برگهای درختان بهاندازه بونزا بازی میکنم. راوی به من میگوید که دوتایی خوشدست هستند. در جستجوی چیزی به نام King's Keep در تلاش برای دنبال کردن خرگوش سفید، و از شانس و اقبال، یک گربه کوچک چشایر برای کمک کردن در آنجا حضور دارد. جابجایی کاراکتر با حرکت دادن افراد به اندازه یک پینت از طریق انگشت شست لمسی یا کشیدن مسیری به سمت مقصد مورد نظر به دست می آید (این مورد به ویژه زمانی مفید است که باید از مسیرهای پیچیده به عقب برگردید). با این حال، گاهی اوقات شما به حالت اول شخص نیز وارد خواهید شد. با قدم زدن به گربه چشایر، یک درخت گفتگو پر از چند گزینه برای بازجویی از بچه گربه کنجکاو به من ارائه می شود.
اگر دانش خود را بشناسید، به یاد خواهید آورد که گربه چشایر از نظر آسیب شناختی قادر به پاسخگویی به سؤالات مستقیم نیست، بنابراین او در عوض ما را با وظیفه مهم جمع کردن پنج پروانه مزاحم - چوب های واقعی کره با بال - که وظیفه اصلی نسخه ی نمایشی است زین می کند. من واقعاً نمی توانم از آنچه بازی کرده ام مطمئن باشم. مانند درختهای گفتگو، برخی از پازلهایی که با آنها مواجه شدم نیز در واقع اول شخص بودند، بنابراین به نظر میرسد که عرض جغرافیایی زیادی برای تعاملات جالب و متنوع بین این دو وجود خواهد داشت. برای تکمیل برخی از پازل های در - همه آنها در خدمت آن مگس های پروانه پنهان - برای من روشن می شود که در واقع این من هستم که در سوراخ خرگوش هستم. دیوراماهای متعدد در نهایت یک استوانه در اطراف من ایجاد می کنند و فضای خالی سیاه در بالا و پایین من همچنان اتاق های کوچک بیشتری را که روی هم چیده شده اند نشان می دهد. با استفاده از همان روش حرکتی که زمانی که برای دیدن بهتر به داخل خم شدم، جهان اطرافم را تغییر میدهم و با استفاده از ریشههای متعدد بهعنوان گیره به اطرافم بالا میروم.
در نهایت با چهرههای آشناتری مواجه میشویم، از جمله خود کاترپیلار قلیانکش. و یک پادشاه بسیار مشکوک، که در واقع فقط یک کارت با شماره کم است که با عجله روی آن نقاشی شده است و یک «K» بزرگ روی سینهاش نوشته شده است. این یک کمدی ساده سوئدی برای شماست. پازل های دمو، چه اول و چه سوم شخص، نسبتاً ساده بودند، اگرچه به اندازه کافی متنوع بودند که توجه من را جلب کند. یک پازل با یک پرنده آوازخوان و مجموعه ای از گل ها برای من سخت ترین کار بود، اگرچه این به این دلیل است که هر آلتی که روی آن انگشت گذاشته ام به خاک تبدیل می شود و در گردبادی جادویی که توسط ارواح ایجاد شده است از پنجره به بیرون پرواز می کند. نوازندگان کلاسیک گذشته.
در پایان، به نظر می رسد که بازی قرار نیست یک پایان تعیین شده را نیز ارائه دهد، همانطور که کورتوپیا می گوید که شما می توانید "انتخاب های زیادی در مورد داستان دختر" و نحوه برخورد خود داشته باشید. با شخصیتهای مختلف، چیزی که آنها میگویند در نهایت پایان بازی را تعیین میکند.
Down the Rabbit Hole قرار است در دسامبر 2019 روی PSVR، هدستهای PC VR، و Oculus Quest عرضه شود. تریلر گیمپلی زیر را برای دریافت آن ببینید. طعم آنچه در فروشگاه است: