با Vision Pro، اپل به وضوح قصد نداشت یک هدست مقرون به صرفه بسازد. استراتژی آنها این بود که حداقل نوار کیفیت قابل دوام را برای آنچه می خواستند تجربه واقعیت ترکیبی به نظر برسد و احساس کند ایجاد کنند. پس از بسته بندی تمام فناوری ها و ویژگی هایی که فکر می کردند ضروری است، Vision Pro به قیمت 3500 دلار رسید. این باعث می شود که در بهترین حالت فقط یک رقیب غیرمستقیم برای چیزی شبیه به Quest 3 500 دلاری باشد. اما واضح است که بازاری از افرادی وجود دارد که مایلند پول قابل توجهی برای آن صرف کنند. یک هدست واقعیت مختلط سطح بالا.
بنابراین منطقی است که خط Meta's Quest Pro برای رقابت در آن محدوده قیمتی رده بالا تکامل یابد. اما اگر متا بخواهد با اپل پا به پا شود، Quest Pro 2 چگونه به نظر می رسد؟ ، بازوی تحقیق و توسعه بخش XR متا. اواخر سال گذشته او یک سخنرانی مهمان در دانشگاه آریزونا ایراد کرد، مدرسهای که آزمایشگاههای واقعیت به طور مرتب پژوهشگران را از آن جذب میکنند. . آنها نمونه های اولیه مختلفی را به طور جداگانه ساخته اند که اپتیک هولوگرافیک، محدوده دینامیکی بالا، وضوح شبکیه چشم، عبور معکوس و موارد دیگر را بررسی کرده اند. Mirror Lake، یک هدست مفهومی که میتواند بسیاری از فناوریهایی را که تیم او در دهه گذشته در حال بررسی بودهاند را در خود جای دهد. او رندر زیر را از اینکه این هدست اگر واقعاً امروز ساخته می شد، ارائه کرد. گفت که این مفهوم "عملی برای ساخت اکنون" با قطعاتی است که می توان به راحتی از بازار تهیه کرد. این که آیا میتوان آن را در پارک 3500 دلاری تولید انبوه کرد یا نه، یک سوال بیپاسخ است، اما لانمن گفت که فکر میکند صنعت آماده است تا با دستگاهی مانند Mirror Lake به «فلات جدیدی» برسد. او در ادامه توضیح داد که Mirror Lake. شامل اپتیک هولوگرافی جمع و جور، ردیابی چشم چند نما، نمایشگر متغیر کانونی، عبور معکوس، و اصلاح نسخه پخته شده است. این کاملاً لقمهای است... پس بیایید هر یک از اینها را بشکنیم.
یک چالش بزرگ در فشردهسازی هدستهای XR، نیاز به قرار دادن اپتیک بین بیننده و نمایشگر است. در حالی که جدیدترین هدستهای Quest Pro و Quest 3 متا دارای اپتیک «پنکیک» بسیار فشرده هستند، محققان متا فکر میکنند که میتوانند حتی نازکتر شوند. راه حل آنها یک "عدسی هولوگرافی" است، که دقیقاً به نظر می رسد: عدسی پخته شده در یک هولوگرام که می تواند عملاً به نازکی یک صفحه کاغذ باشد.
ردیابی چشم زمانی بهترین کار را انجام می دهد که چندین نما از هر چشم داشته باشید. این به معنای داده های منبع بهتر برای تعیین جهت دقیق چشم است. اما تعداد دوربینهای بیشتر به معنای سربار بیشتر برای پردازش، گرما، قدرت و هزینه است. بنابراین محققان متا رویای روش جالبی برای دریافت چند نما از یک چشم از یک دوربین داشتند. با استفاده از یک عنصر هولوگرافیک، دوربین می تواند به لنز هدست نگاه کند و بازتاب های متعدد چشم کاربر را ببیند. این می تواند نماهای بیشتری را برای ردیابی بهتر چشم بدون افزودن دوربین های بیشتر فراهم کند.
هر هدست XR موجود در بازار امروزی از استریوسکوپی (همپوشانی دو تصویر مشابه) برای نمایش تصاویر سه بعدی استفاده می کند. و در حالی که این شبیه به آنچه ما در دنیای واقعی می بینیم، یک نشانه بصری مهم را کنار گذاشته است. فاصله ای که نور از آن سرچشمه می گیرد، نحوه تمرکز چشمان ما را بر چیزی که می خواهیم ببینیم تغییر می دهد. اما از آنجایی که هدست های XR صفحه نمایش ثابتی دارند، نور همیشه از همان فاصله می آید. این بدان معناست که شما فقط می توانید یک فاصله کانونی تعیین کنید، که مانند این است که چشمان شما فقط می توانند در یک فاصله خاص از شما فوکوس کنند. این به عنوان تضاد همگرایی-انطباق (یا VAC) شناخته می شود.
نمایش متغیر کانونی هر نمایشگری است که امکان فوکوس متغیر را فراهم می کند، بنابراین VAC را حل می کند. متا چندین راه حل برای این مشکل تحقیق کرده است، اما راهحلی که لانمن میگوید میتواند بخشی از Mirror Lake باشد، استفاده از پشتهای از قطبشکنندههای کنترلشده الکترونیکی است تا امکان تغییر پویا در فوکوس لنز را فراهم کند. همراه با ردیابی چشم، این به سیستم اجازه میدهد تا نور را برای قسمت خاصی از صحنهای که به آن نگاه میکنید متمرکز کند. وقتی دوربینها را در قسمت بیرونی هدست قرار میدهید و از آن استفاده میکنید، «عبور» به آن میگویند. آنها را برای نشان دادن منظره ای از دنیای بیرون به پوشنده. به نوعی مانند دید شما در حال عبور از هدست است. عبور معکوس چیزی است که وقتی دوربینها را درون هدست قرار میدهید تا نمایی از چهره خود را به دنیای بیرون نشان دهید، آن را مینامیم. این همان چیزی است که ممکن است در Vision Pro دیده باشید (اپل آن را "EyeSight" می نامد). از آنجایی که جلوی هدست شما کاملاً دور از چشمان واقعی شما قرار دارد، نشان دادن تصویری از چشمان شما در این فاصله بسیار غیر واقعی به نظر می رسد - مثل اینکه چشمان شما به نوعی به جلوی هدست چسبانده شده است. به نظر می رسد که چشم در هدست فرو رفته است. برای انجام این کار به نوعی نمایشگر میدان نور نیاز دارید، که نمایشگری است که بسته به زاویه ای که شما به آن نگاه می کنید، نماهای متفاوتی را نشان می دهد. با توجه به اجزای سازنده هدست، تقریبی از نحوه عبور معکوس روی هدست را نشان دهید.
برای کسانی که به عینک نیاز دارند، داشتن هدستی که بتواند نسخه شما را پشتیبانی کند مهم است. لانمن می گوید که با توجه به ماهیت فشرده دریاچه آینه، فضای زیادی برای عینک وجود ندارد. در عوض او پیشنهاد می کند که چنین هدستی برای نیازهای بینایی خاص هر کاربر سفارشی شود. در دریاچه آینه که می توان با ساخت لنزهای هولوگرافیک برای اصلاح دید برای هر فرد به دست آورد. این هوشمندانه است زیرا به این معنی است که تصاویر هدست را برای هر کاربر بدون افزودن حجم یا اجزای اضافی به هدست تصحیح کنید.
– – – – ––اولین هدست «Pro» متا، Quest Pro، دست کم راه اندازی نامناسبی داشت. در حالی که دارای اپتیک چشمگیر، ردیابی چهره و قابلیت های بهبود یافته واقعیت ترکیبی بود، هنوز هم در نهایت مانند یک Quest 2 سوپاپ شده احساس می شود. همه محتوای یکسانی را پخش می کرد و کارهای کمی که به طور منحصر به فرد انجام می داد کاملاً شبیه آنها نبود. قیمت 1500 دلاری را توجیه کرد. به نظر میرسید که متا موافق باشد، زیرا مدت کوتاهی پس از عرضه، هدست را به 1000 دلار کاهش داد. با دشواریتر کردن راهاندازی Quest Pro، Quest 3 پس از مدت کوتاهی معرفی شد و بسیاری از پیشرفتهای Quest Pro را به قیمت بسیار جذابتر 500 دلار کاهش داد.
اگر متا قرار است خط هدست «Pro» داشته باشد، هدست باید بسیار بیشتر از هدستهای متمرکز بر مصرفکنندهاش انجام دهد. Vision Pro - مجهز به فناوری و قیمت 3500 دلار - ظاهراً در را به روی Meta باز کرده است که هدستهای Quest Pro آینده را با یک پیشنهاد پیشرفتهتر متمایز کرده است. هدست با قطعاتی که از قبل در دسترس هستند، فکر اینکه برخی از این فناوری های جدید می توانند به Quest Pro 2 یا Quest Pro 3 راه پیدا کنند، جهشی نیست.