جان کارمک، یکی از افسانههای برنامهنویسی و مغز متفکر پشت بسیاری از نوآوریها در صنعت بازی و واقعیت مجازی، اخیراً اظهارنظرهایی داشته است که بار دیگر توجه جامعه فناوری را به خود جلب کرده است. این بار، محور صحبتهای او به عملکرد فروش هدست واقعیت مجازی Meta Quest 3 بازمیگردد. کارمک که پیش از این به عنوان مدیر ارشد فناوری مشاوره (Consulting CTO) در متا (فیسبوک سابق) فعالیت میکرد، با دیدگاهی واقعبینانه و بیپرده، تردیدهایی جدی را در مورد توانایی کوئست ۳ برای پیشی گرفتن از موفقیت فروش کوئست ۲ در زمان عرضه اولیه آن مطرح کرده است. این اظهارات، نه تنها به دلیل جایگاه ویژه کارمک در صنعت، بلکه به خاطر ماهیت خود مسائل مطرح شده، بسیار قابل تأمل هستند.
اهمیت سخنان کارمک از آنجا ناشی میشود که او همواره به عنوان یک منتقد سازنده و واقعبین در اکوسیستم متا شناخته شده است. حتی زمانی که او بخشی از تیم اجرایی متا بود، اغلب نظراتی بیان میکرد که با روایتهای رسمی شرکت کمی متفاوت بودند و بیشتر بر چالشها و واقعیتهای فنی و بازار تأکید داشتند. اکنون که او بیشتر تمرکز خود را بر روی هوش مصنوعی عمومی (AGI) قرار داده و ارتباط مستقیم سازمانی با متا ندارد، میتواند با آزادی بیشتری دیدگاههای خود را مطرح کند و این امر به اعتبار تحلیلهای او میافزاید. او به درستی به عوامل کلیدی اشاره میکند که میتواند مانع از تکرار موفقیتهای گذشته شود.
یکی از اصلیترین دلایلی که کارمک به آن اشاره میکند، تفاوت قابل توجه قیمت است. هدست کوئست ۳ با قیمت اولیه ۴۹۹ دلار عرضه شد، در حالی که کوئست ۲ در زمان عرضه با قیمت جذاب ۲۹۹ دلار وارد بازار شده بود. این تفاوت ۲۰۰ دلاری، یک مانع بزرگ برای ورود کاربران جدید و جذب بازار انبوه محسوب میشود. در دنیای فناوری، به ویژه در محصولاتی که هنوز به طور کامل به جریان اصلی تبدیل نشدهاند، قیمت نقش تعیینکنندهای در نرخ پذیرش ایفا میکند. کاربران عادی و مصرفکنندگان عمومی معمولاً تمایل کمتری به سرمایهگذاری بالا در تکنولوژیهای جدید دارند، مگر اینکه توجیه بسیار قانعکنندهای برای آن وجود داشته باشد.
دلیل دیگری که کارمک مطرح میکند، عدم وجود یک "برنامه قاتل" یا "قاتل اپ" (Killer App) مشخص برای کوئست ۳ است. در گذشته، کوئست ۲ با وجود بازیهایی مانند Beat Saber و دستیابی به آزادی عمل بدون نیاز به کامپیوتر، توانست موجی از هیجان را ایجاد کند. اما برای کوئست ۳، با وجود بهبودهای فنی و قابلیتهای واقعیت ترکیبی، هنوز یک عنوان یا تجربه منحصر به فرد که کاربران را به خرید این هدست ترغیب کند، ظهور نکرده است. در واقعیت مجازی، محتوا پادشاه است و بدون محتوای جذاب، حتی پیشرفتهترین سختافزارها نیز نمیتوانند به تنهایی موفقیت چشمگیری کسب کنند. بسیاری از کاربران، بهبودهای تدریجی در گرافیک یا وضوح را به تنهایی دلیلی برای ارتقاء نمیدانند.
قابلیت واقعیت ترکیبی (Mixed Reality یا MR) که متا روی آن بسیار مانور میدهد، با وجود پتانسیل بالا، هنوز نتوانسته به نقطه اوج خود برسد. کوئست ۳ با دوربینهای رنگی و پیشرفتهتر، امکان ادغام دنیای واقعی با عناصر مجازی را فراهم میآورد. این ویژگی بدون شک نوآورانه است، اما چالش اینجاست که هنوز تعداد برنامهها و بازیهایی که به طور مؤثر از این قابلیت استفاده کنند و تجربه واقعاً متمایزی را ارائه دهند، محدود است. کاربران هنوز به طور کامل درک نکردهاند که واقعیت ترکیبی دقیقاً چه مزایایی برای زندگی روزمره یا سرگرمی آنها دارد و این ابهام مانع از تبدیل شدن آن به یک عامل محرک برای فروش شده است.
موفقیت بیسابقه کوئست ۲ را میتوان به چندین عامل نسبت داد. قیمت مناسب آن در کنار تقاضای فزاینده برای سرگرمیهای خانگی در دوران پاندمی کرونا، موجب شد تا این هدست به سرعت در خانهها جای خود را باز کند. در آن زمان، بازار واقعیت مجازی مستقل هنوز اشباع نشده بود و کوئست ۲ با ورود خود به عنوان یک راه حل مقرونبهصرفه و کاربرپسند، توانست سهم بزرگی از بازار را به دست آورد. این شرایط منحصر به فرد، امروزه برای کوئست ۳ وجود ندارد. بازار اکنون پر رقابتتر است و مصرفکنندگان نیز نسبت به گذشته آگاهتر و محتاطتر شدهاند.
علاوه بر این، بازار واقعیت مجازی تا حد زیادی به بلوغ رسیده است. بسیاری از علاقهمندان و کاربران اولیه که به دنبال تجربه واقعیت مجازی بودند، پیش از این یک هدست تهیه کردهاند، و احتمالاً بسیاری از آنها هنوز از کوئست ۲ خود راضی هستند. برای ترغیب این افراد به ارتقاء، یا جذب کاربران کاملاً جدید، نیاز به نوآوریهای چشمگیرتر و دلایل قانعکنندهتر وجود دارد. صرف بهبودهای تدریجی در سختافزار، در غیاب محتوای انقلابی، کافی نیست.
دیدگاه کارمک همواره بر این بوده که موفقیت واقعیت مجازی در گرو نرمافزار قوی و تجربیات کاربری بینظیر است، نه فقط سختافزارهای قدرتمندتر. او بارها تأکید کرده که چالش اصلی در واقعیت مجازی، تولید محتوایی است که نه تنها جذاب باشد، بلکه کاربران را ساعتها درگیر خود نگه دارد. این یک چرخه معیوب است: برای جذب توسعهدهندگان به ساخت محتوای باکیفیت، به پایگاه کاربری بزرگ نیاز است، و برای بزرگ شدن پایگاه کاربری، به محتوای باکیفیت نیاز است. به نظر میرسد کوئست ۳ در این چرخه هنوز نتوانسته موتور محرکه قویای را برای خود ایجاد کند.
البته باید توجه داشت که متا سرمایهگذاری عظیمی در حوزه متاورس و واقعیت مجازی/افزوده انجام داده است. کوئست ۳ تنها یک گام در یک مسیر بسیار طولانیتر برای تحقق چشمانداز متاورس است. شاید برای متا، فروش بیسابقه کوئست ۳ در کوتاهمدت، تنها یکی از معیارها باشد و نه تنها معیار موفقیت. آنها در حال ساخت یک اکوسیستم و پلتفرم برای آیندهای هستند که ممکن است سالها طول بکشد تا به ثمر بنشیند. اما با این حال، ارقام فروش سختافزار، به عنوان یک شاخص سلامت اولیه پلتفرم، اهمیت زیادی دارد و میتواند بر اعتماد توسعهدهندگان و سرمایهگذاران تأثیر بگذارد.
تکیه صرف بر سختافزار پیشرفته کافی نیست؛ موفقیت یک پلتفرم واقعیت مجازی به طور جداییناپذیری به اکوسیستم آن وابسته است. این اکوسیستم شامل کتابخانهای غنی از بازیها و برنامهها، پشتیبانی قوی از توسعهدهندگان، ابزارهای توسعه آسان و یک تجربه کاربری روان و جذاب میشود. اگر کاربران نتوانند به راحتی به محتوای مورد علاقه خود دسترسی پیدا کنند یا با مشکلات فنی مواجه شوند، حتی بهترین سختافزار نیز آنها را ناامید خواهد کرد. متا باید روی تمامی این جنبهها سرمایهگذاری کند تا اطمینان حاصل کند که کوئست ۳ و نسلهای بعدی آن، فقط یک دستگاه قدرتمند نیستند، بلکه دروازهای به یک دنیای مجازی پربار هستند.
چالشهای ورود واقعیت مجازی به جریان اصلی فراتر از قیمت و محتوا است. عواملی مانند راحتی پوشیدن هدست برای مدت طولانی، احتمال بروز سرگیجه یا تهوع حرکت در برخی افراد، و احساس "انزوا" در مقایسه با سرگرمیهای سنتیتر (که اغلب جنبه جمعی دارند) هنوز موانع مهمی برای پذیرش گسترده هستند. با هر نسل جدید هدست، این مشکلات تا حدی بهبود مییابند، اما هنوز به نقطهای نرسیدهاند که کاملاً ناپدید شوند. کاربران باید دلیلی قوی برای غلبه بر این موانع داشته باشند.
جان کارمک، با وجود واقعبینیاش، همچنان به پتانسیل بلندمدت واقعیت افزوده و مجازی باور دارد. دیدگاه او نه یک بدبینی محض، بلکه یک عملگرایی است که بر نیاز به حل مشکلات اساسی و ارائه ارزش واقعی به کاربران تأکید میکند. او به خوبی میداند که مسیر توسعه این فناوریها طولانی و پرچالش است و موفقیت آن نیازمند تکرار و بهبود مداوم است.
صنعت واقعیت مجازی اکنون شاهد بازیگران جدید و قویتری است. ورود اپل با ویژن پرو، اگرچه در نقطهعطفی بسیار بالا قرار دارد، اما به نوعی اعتبار بخشیدن به کلیت بازار واقعیت فضایی است. با این حال، این امر به معنای افزایش رقابت و نیاز به تمایز بیشتر برای محصولاتی مانند کوئست ۳ است. سونی با PSVR2 و شرکتهایی مانند پیکو نیز سهمی از بازار را در اختیار دارند که فشار بر متا را افزایش میدهد.
پاسخ متا به این بازخوردها و آمار فروش احتمالی چه خواهد بود؟ ممکن است شاهد کاهش قیمتها در آینده، ابتکارات جدید در حوزه محتوا و توسعهدهندگان، یا تغییرات در رویکردهای بازاریابی باشیم. نکته مهم این است که بازار به طور مداوم در حال تحول است و شرکتها باید برای حفظ سهم خود، پویا و منعطف باشند. واکنش متا به این تردیدها و چالشها، سرنوشت کوئست ۳ و شاید تا حدی چشمانداز متاورس این شرکت را در کوتاهمدت تعیین خواهد کرد.
در نهایت، کوئست ۳ یک دستگاه با قابلیتهای فنی چشمگیر است که پتانسیلهای فراوانی را برای آینده واقعیت مجازی و ترکیبی به ارمغان میآورد. اما موفقیت تجاری آن با موانعی نظیر قیمتگذاری و عدم وجود محتوای انقلابی مواجه شده است، که جان کارمک به درستی به آنها اشاره میکند. سفر واقعیت مجازی به سوی پذیرش گسترده، یک ماراتن است، نه یک دوی سرعت. هر نسل جدید، گامهایی به جلو برمیدارد، اما برای رسیدن به خط پایان، هنوز راه درازی در پیش است و چالشها باید با دقت و نوآوری مورد توجه قرار گیرند تا این فناوری به پتانسیل واقعی خود دست یابد و جایگاه خود را در زندگی روزمره ما پیدا کند.
توجه به راحتی کاربر در طراحی هدستها نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. یک هدست سنگین یا نامناسب میتواند به سرعت باعث خستگی و ناراحتی شود و کاربران را از تجربه طولانیمدت باز دارد. متا در هر نسل تلاش کرده تا وزن و توزیع آن را بهبود بخشد، اما هنوز برای بسیاری از کاربران، پوشیدن یک دستگاه روی صورت برای ساعتها، یک چالش محسوب میشود. این عامل خاموش، میتواند مانع بزرگی برای پذیرش جمعی باشد، زیرا راحتی فیزیکی پیششرط لذت بردن از هر محتوایی است.
یکی دیگر از مشکلات ذاتی واقعیت مجازی، دشواری در بازاریابی و فروش آن به کسانی است که هرگز آن را تجربه نکردهاند. غوطهوری و حس حضور (presence) که ویژگی بارز VR است، از طریق یک صفحه دو بعدی (مانند تلویزیون یا گوشی) قابل انتقال نیست. این به معنای نیاز به استراتژیهای بازاریابی خلاقانه، دموهای عمومی و تجربههای دست اول است تا مردم واقعاً بفهمند که واقعیت مجازی چه چیزی ارائه میدهد. این موضوع هزینه و پیچیدگی بازاریابی را به شدت افزایش میدهد.
علاوه بر این، چرخه توسعه محتوای واقعیت مجازی، به ویژه بازیهای باکیفیت و طولانیمدت، طولانیتر و گرانتر از بازیهای سنتی است. این به دلیل چالشهای فنی منحصر به فرد (مانند نیاز به نرخ فریم بالا برای جلوگیری از تهوع حرکت) و نیاز به طراحی تعاملات سهبعدی پیچیده است. این امر باعث میشود که تعداد عناوین AAA کمتر باشد و توسعهدهندگان کوچکتر نیز با محدودیتهایی مواجه شوند که بر غنای کتابخانه محتوا تأثیر میگذارد.
در پایان، اظهارات جان کارمک، با وجود لحن هشداردهندهاش، بیشتر نشاندهنده یک ارزیابی واقعبینانه از وضعیت فعلی بازار است تا یک پیشبینی فاجعهبار. متا، با منابع مالی و مهندسی عظیم خود، همچنان به چشمانداز متاورس متعهد است و کوئست ۳ بخش جداییناپذیری از این مسیر است. فروش اولیه، هرچند مهم، تنها یکی از متغیرها در این معادله پیچیده است. موفقیت بلندمدت نیازمند صبر، نوآوری مداوم و توانایی انطباق با نیازها و بازخوردهای بازار است تا این فناوری در نهایت به آرمانهای مطرح شده دست یابد.