در آستانه عصر جدیدی از محاسبات، زمزمههای انقلاب تکنولوژیکی بعدی به گوش میرسد؛ انقلابی که نه در صفحات نمایش لمسی یا دکمههای فیزیکی، بلکه در آمیزش بیدرز و ناپیدای دنیای دیجیتال با واقعیت مادی ما شکل خواهد گرفت. متا، غول شبکههای اجتماعی و پیشتاز سرمایهگذاری در فضای متاورس، مدتهاست که از طریق پروژههای بلندپروازانه خود، آیندهای را ترسیم میکند که در آن، مرزهای میان آنچه واقعی است و آنچه مجازی، به باریکی یک تار مو میرسد. گزارشهای اخیر درباره پروژه عینک واقعیت افزوده سطح بالای این شرکت، موسوم به "اوریون" (Orion)، که قرار است در رویداد کانکت ۲۰۲۴ (Connect 2024) به نمایش گذاشته شود، نویدبخش جهشی عظیم در این مسیر است؛ جهشی که شاید سرآغاز دورانی باشد که در آن، محاسبات از جیبها و میزهای ما رخت بربسته و مستقیماً در میدان دیدمان حضور یابد.
پروژه اوریون، برخلاف هدستهای واقعیت ترکیبی کنونی متا نظیر سری کوئست، قرار است نماینده واقعی نسل بعدی واقعیت افزوده باشد. این عینکها نه تنها قادر به نمایش تصاویر دیجیتال بر روی دنیای واقعی هستند، بلکه وعده میدهند که این نمایش با شفافیت و کیفیت بیسابقهای صورت گیرد. قابلیت "گذر تصویری تمامرنگ" (full-color passthrough) که از آن صحبت میشود، به معنای آن است که کاربران میتوانند دنیای اطراف خود را با رنگها و جزئیات طبیعی مشاهده کنند، در حالی که لایهای از اطلاعات دیجیتال، اشیاء سه بعدی مجازی، یا حتی افراد دوردست به صورت هولوگرام بر روی آن نقش میبندد. این قابلیت، تجربه کاربری را از حالت "دیدن از طریق دوربین" به "دیدن مستقیم با افزودههای دیجیتال" ارتقا میبخشد و حس حضور و غوطهوری را به اوج خود میرساند.
اما ویژگی که واقعاً اوریون را از سایر تلاشها متمایز میکند، تمرکز آن بر رابطهای کاربری جدید و انقلابی است. گزارشها حاکی از آن است که اوریون از یک "رابط عصبی" بهره میبرد. این فناوری احتمالاً شامل یک مچبند مجهز به الکترومیوگرافی (EMG) است که قادر به تشخیص سیگنالهای الکتریکی بسیار ضعیف از عضلات ساعد کاربر است. این سیگنالها، که حتی قبل از انجام یک حرکت فیزیکی آشکار در مغز تولید میشوند، میتوانند به دستورات دقیق دیجیتالی ترجمه شوند. این بدان معناست که کاربران میتوانند تنها با نیت انجام یک حرکت یا فشار نامرئی، با اشیاء مجازی تعامل کنند. این سطح از کنترل بدون نیاز به کنترلر فیزیکی یا حتی ژستهای دست آشکار، تجربه کاربری را به قدری شهودی و بیواسطه میکند که انگار ذهن مستقیماً با کامپیوتر ارتباط برقرار میکند. این رویکرد، مرزهای بین تفکر و عمل را محو کرده و دریچهای به سوی کنترلهای ذهنی در آینده باز میکند.
علاوه بر این، قابلیت "بازخورد لمسی" (haptic feedback) نیز از ارکان اصلی تجربه اوریون به شمار میرود. تصور کنید که یک شیء مجازی را لمس میکنید و حس لمس آن را واقعاً در انگشتان خود تجربه میکنید، یا وقتی به یک دکمه مجازی فشار میآورید، لرزشی ظریف حس میکنید که عملکرد آن را تأیید میکند. ترکیب دیداری فوقالعاده، کنترل عصبی بیدرز، و بازخورد لمسی واقعیگرایانه، نه تنها تجربه واقعیت افزوده را به سطح جدیدی میبرد، بلکه اساساً تعریف ما از تعامل انسان و کامپیوتر را تغییر میدهد. این دیگر فقط "دیدن" یک محیط مجازی نیست؛ این "زیستن" در آن است.
با این حال، جاهطلبیهای متا در پروژه اوریون با چالشهای فنی عظیمی روبرو است. کوچکسازی تمام این فناوریهای پیشرفته – از اپتیکهای پیشرفته گرفته تا سنسورهای پیچیده و پردازندههای قدرتمند – در قالبی به اندازه یک عینک عادی، خود یک شاهکار مهندسی است. مسئله مصرف انرژی نیز یک دغدغه اساسی است؛ یک دستگاه پوشیدنی باید بتواند برای مدت زمان قابل قبولی با یک بار شارژ کار کند، بدون آنکه بیش از حد گرم شود. این مسائل فنی، فاصله میان یک "نمایش اولیه" در یک رویداد و عرضه یک محصول مصرفکننده قابل اعتماد و مقرونبهصرفه را بسیار زیاد میکند. تاریخ نشان داده است که فناوریهای این چنینی، سالها زمان و میلیاردها دلار سرمایهگذاری نیاز دارند تا به بلوغ کافی برای ورود به بازار انبوه برسند.
پروژه اوریون بخشی از استراتژی چندوجهی متا برای سلطه بر نسل بعدی پلتفرمهای محاسباتی است. در حالی که هدستهای کوئست متا (مانند کوئست ۳) بر واقعیت ترکیبی با تمرکز بر بازی و بهرهوری اولیه متمرکز هستند و عینکهای هوشمند ری-بن (Ray-Ban Meta Smart Glasses) تجربهای سبکتر و متمرکز بر عکاسی، فیلمبرداری و ارتباطات اجتماعی در دنیای واقعی را ارائه میدهند، اوریون نماینده اوج تلاش متا در زمینه واقعیت افزوده واقعی است. این عینکها قرار نیست یک محصول انبوه در آینده نزدیک باشند؛ آنها بیشتر یک "پروژه ماهوارهای" هستند، یک گام جسورانه به سوی آیندهای دورتر که در آن، محاسبات فراگیر و نامرئی خواهد بود. این رویکرد لایهلایه نشان میدهد که متا به خوبی میداند که تحول پلتفرمی یک شبه اتفاق نمیافتد و نیاز به گامهای تدریجی و محصولات مختلف برای سناریوهای کاربری متفاوت دارد.
تصور کنید که با اوریون، میتوانید در یک جلسه کاری حضور مجازی داشته باشید که همکاران دوردست شما به صورت هولوگرامهای سهبعدی در اتاقتان ظاهر میشوند و میتوانید با آنها ارتباط چشمی برقرار کنید. یا اینکه در حال قدم زدن در یک شهر ناآشنا، اطلاعات تاریخی و گردشگری به صورت لایهای بر روی ساختمانها و اماکن نمایان شود. دانشجویان میتوانند مدلهای سهبعدی پیچیده را در فضای خود دستکاری کنند، طراحان میتوانند ایدههای خود را به صورت زنده در مقیاس کامل تجسم کنند، و پزشکان میتوانند به بیماران راهنماییهای جراحی مجازی ارائه دهند. پتانسیل این فناوری در زمینههای آموزش، پزشکی، مهندسی، طراحی، خردهفروشی و سرگرمی بینهایت است. این دیگر فقط یک ابزار ارتباطی نیست؛ این یک لنز جدید برای دیدن و تعامل با جهان است.
یکی از مهمترین تأثیرات بلندمدت اوریون و فناوریهای مشابه آن، حذف تدریجی نیاز به صفحههای نمایش فیزیکی است. اگر تمام اطلاعاتی که نیاز داریم را بتوانیم به صورت شناور در فضای اطرافمان مشاهده و با آنها تعامل کنیم، نیازی به تلفنهای هوشمند یا مانیتورهای بزرگ نخواهیم داشت. این تحول، منجر به یک "رابط کاربری نامرئی" خواهد شد که در آن فناوری به جای آنکه یک دستگاه جداگانه باشد، به بخشی طبیعی و ناگسستنی از تجربه زیسته ما تبدیل میشود. این دموکراتیزه شدن دسترسی به اطلاعات و تواناییهای دیجیتال، پتانسیل عظیمی برای تغییر شیوه زندگی، کار و بازی ما دارد و میتواند بهرهوری و خلاقیت ما را به سطوحی بیسابقه برساند.
البته، ورود به چنین آیندهای بیچالش نخواهد بود. مسائل مربوط به حریم خصوصی دادهها، امنیت سایبری، و تأثیرات اجتماعی و روانشناختی زندگی در یک دنیای دائمی augmented، سؤالات جدیای را مطرح میکنند. چگونه از دادههای بیومتریک و عصبی که برای کنترل این دستگاهها جمعآوری میشود محافظت کنیم؟ تأثیر تاری مرزهای واقعیت بر سلامت روان چیست؟ و چگونه اطمینان حاصل کنیم که این فناوری به جای ایجاد شکاف دیجیتالی بیشتر، ابزاری برای توانمندسازی همگان باشد؟ اینها چالشهایی هستند که نه تنها مهندسان، بلکه جامعهشناسان، اخلاقگرایان و قانونگذاران نیز باید به آنها بپردازند.
با وجود تمام این چالشها، نمایش اولیه اوریون در کانکت ۲۰۲۴ یک نقطه عطف مهم در مسیر بلندمدت متا و صنعت واقعیت افزوده خواهد بود. این رویداد، بیش از آنکه یک عرضه محصول باشد، یک "اعلام موجودیت" است؛ اعلام اینکه آیندهای که تنها در فیلمهای علمی-تخیلی میدیدیم، اکنون در حال شکلگیری است. این پروژه، نه تنها جاهطلبی متا را برای ساخت نسل بعدی پلتفرمهای محاسباتی نشان میدهد، بلکه به کل صنعت تکنولوژی و حتی بشریت یادآوری میکند که فصل بعدی ارتباط انسان و کامپیوتر چگونه خواهد بود. اوریون، یک سایه از آیندهای بسیار روشنتر و البته پیچیدهتر است که در آن، دیجیتال و فیزیک به هم میپیوندند و واقعیتهای جدیدی را خلق میکنند.
مسیر پیش روی اوریون طولانی و پرفراز و نشیب خواهد بود، اما هر گامی که به سمت این آینده برداشته میشود، پتانسیل دگرگون کردن تمام جنبههای زندگی ما را دارد. از نحوه کار کردن گرفته تا شیوه یادگیری، خلق کردن، و حتی ارتباط با یکدیگر، همه چیز در آستانه تحولی اساسی قرار دارد. متا با اوریون، نه تنها یک محصول، بلکه یک چشمانداز را به نمایش میگذارد؛ چشماندازی از آیندهای که در آن، کامپیوتر دیگر یک جعبه روی میز یا صفحهای در جیب نیست، بلکه نامرئی و بیدرز، بخشی از ادراک ما از جهان خواهد شد. این انقلاب خاموش، نه با صدای بلند، بلکه با زمزمههای نویدبخش تکنولوژیهای بیسابقه، در حال وقوع است.